این وسطیه کیه؟؟؟؟ماشالله چه خوب مونده؟؟؟؟
به امید خدا سال 1390 بدون این کثافتا
11 / فروردین 2570
آدینه ناهید شید 13 اسفند / 2569 شاهنشاهی برابر با
گمان نبرم هیچ ایرانی را در هیچ نقطه از جهان بتوان سراغ گرفت که اهل اینترنت باشد و تاکنون در صندوق پست رایانهاش ایمیلی در دفاع از نام خلیج فارس و هشدار در برابر تحریف این نام باستانی دریافت نکرده باشد. اغلب هم ما دریافتکنندگان این ایمیلها، مشتاقانه وظیفهی ملّی، میهنی خود را انجام داده و فکر میکنیم با پر کردن فلان پتیشن یا شرکت در بهمان نظرسنجی اینترنتی توانستهایم مشت محکمی به دهان یاوهگویانی که در صدد دزدی یا تحریف این نام اصیل و کهن هستند، بزنیم و به این ترتیب حرمت آبیترین دریای وطن را در جنوب ایرانزمین به جا آوریم.
وقتی در سواحل هرمزگان برای چندمین بار شاهد قتل عام فجیع اهالی آبزی خلیج فارس و دریای عمان هستیم (و از تاریخ درس نمی گیریم)؛ وقتی در نایبند بی مهابای فرداها به خلیج فارس سم تزریق میکنیم؛ وقتی در بوشهر اینگونه با سواحل رؤیاییمان رفتار میشود؛ وقتی در ماهشهر سالهاست که کسی جرأت خوردن ماهی را ندارد و وقتی در اروند رود، به جای آب زلال چشمهسارهای سبزکوه و دنا، پساب مسموم و فاضلاب متعفن کارخانهها و اراضی کشاورزی و سکونتگاههای انسانی را به باختریترین مرز خلیج فارس هدیه میدهیم؛ دیگر نباید فقط از تحریف نام خلیج فارس نگران باشیم.
مرگ لاک پشت های سبز در سواحل نایبند - عسلویه
شما به من بگویید: فارس نامیدن آلودهترین محیط آبی جهان چه فخر و وقاری برای ما دارد؟
واقعیت تلخ این است که ما خلیج فارس را به یک آبریزگاه عمومی و متعفن بدل ساختهایم و بگذار نام این آبریزگاه هر چه میخواهد باشد!
نگاهی به خوزستان و لب کارونی که دیگر گلبارون نیست!
کارون، روزگاری پرآبترین، باکیفیتترین و یگانه رودخانهی ایران بود که قابلیت کشتیرانی داشت. اصلاً کارون در روزگاری نهچندان دور، گل بارون بود … لب کارون را که یادتان هست! نیست؟
اینک اما چندسالی است که کارون نفسش به شماره افتاده و بدتر از آن، این که فقط این سدهای پرشمار بالادست و تونلهای عظیم انتقال آب نیست که روزگار کارون را به خاک سیاه نشانده است؛ چرا که پسابهای آلودهی صنعتی، کشاورزی و شهری و روستایی را نیز باید به دلایل این نفستنگی افزود … به نحوی که بخشهایی از کارون سیمای بیابانی پیدا کرده و بخشهای دیگرش اینگونه تغییر رنگ داده و از بوی تعفن نمیشود به آن نزدیک شد …
نتیجه آن که استانی که ۳۰ درصد حجم آبهای سطحی کشور را در خود جای میداده است، زنان و کودکانش باید اینگونه در پی مایههای حیات باشند و استانی که بر روی مخازن نفت و گاز خوابیده، باید مادرانش اینگونه در پی کپسول گاز باشند …
کسی چه میداند؟ شاید روزی همین شازده کوچولوی تنها یا آن معصومیت دوخته شده به آن بادبادک رنگی توانست دوباره خنده را به سرزمین خوزستان بازگرداند …همهی آنهایی که تاکنون دریاچه نمک قم را از نزدیک دیدهاند، بیشک چنین مناظری را به خاطر دارند؛ همان ذوزنقههای آشنا و نمکیای را میگویم که در اغلب فیلمها و سریالهای تلویزیونی هم نقش عالم برزخ را بازی میکنند!
اما اینک علی اصغر شادجو، عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی، تصاویری را از دریاچه ارومیه به سراسر جهان مخابره کرده است که نشان میدهد، برای دیدن آن ذوزنقههای آشنا، دیگر مردم شریف ساکن در سرگربهنشان و دوستداشتنی وطن، لازم نیست تا رنج سفر را بر خود هموار کرده و به مرکز ایران بیایند! کافی است خود را به محوطهای برسانند که سابق بر آن، نگین فیروزهای وطن (دریاچه ارومیه) مینامیدنش و امروز همان عالم برزخ یا کویری دستساز به نام ارومیه!