۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

بی قانونی و بی عدالتی یک کشور امام زمانی (که مرتب هم دزدان و قاچاقچیانش را اعدام میکند ) به نام ایران

بی قانونی و بی عدالتی یک کشور امام زمانی (که مرتب هم دزدان و قاچاقچیانش را اعدام میکند ) به نام ایران



بی قانونی و بی عدالتی  یک کشور امام زمانی  (که مرتب هم دزدان و قاچاقچیانش را اعدام میکند )   به نام ایران:

کشوری که با احکام غلط اسلامی اداره بشود همین میشود این دو خبر از وضعیت دزدهای مملکت هستند ممکن است بگویئد خبرها در ایران هدایت شده هستند و در نتیجه نمیتوانند درست باشند؛  من هم میگویم فقط خبر دزدی و چاقو کشی در غرب تهران تا دو هفته پیش از این تاریخ 43 فقره بود که من خودم شاهد اتفاقاتش بودم 

به جای دزد گیری،  زنان گیری داریم ( اینست شعور و احکام الهی ما / اینست عدل و داد اسلامی ):
طرح دورکاری زنان نیز یکی از این اقدامات بود که اکنون مدتی ست در کشور امام زمانمان  اجرا شده است. جز آن احمدی نژاد در چند سال گذشته با هرگونه حرکتی در مورد احقاق حقوق زنان به شدت مخالفت کرده است.  بخشی از طرح مبارزه با بدحجابی نیز به همین قصد است زیرا دولت کودتا حجاب را نه ارزش و احترامی برای زن بلکه راهی برای محدود کردن او می داند و برخورد با زنان در کوچه و خیابان نه برای ایجاد امنیت در جامعه بلکه برای ایجاد ترس و احساس عدم امنیت در آنهاست. 
چه اگر احمدی نژاد به فکر امنیت جامعه بود به جای زنان، دزدان و قاتلان را کنترل می کرد 

در این راستا در وبلاگ دوستی این چنین نظر دادم که معتقدات من در این سالهای عمرم هست در ایران ، همان را اینجا هم منعکس میکنم
ببینید دوستان ،  ما حتی در فرهنگ ایرانی اعدام نداریم ( حتی واژه اعدام هم نداریم و به جای اعدام باید مثلا" بگوئیم به نیستی فرستادن )  و در شاهنامه هم فریدون و کاوه آهنگر وقتی ضحاک را میگیرند کت بسته میبرندش در کوههای دماوند و آنجا تا آخر عمرش زندانی میکنندش ولی خونش را نمی ریزند ، در فرهنگ ایران جان انسان و جان حیوان را نمیگیرند جان ارزش زیادی دارد ولی این اقوام سامی و رومیان خون و خونریزی را به ما یاد دادند طوری که ایرانیانی که آنطور با جان ستانی مخالف بودند برای اجابت شدن هر آرزوئی جان یک گوسپندی را میگیرند و خونش را به در و دیوار و ماشینشان می پاشند تا به اصطلاح با گرفتن جان یکی دیگه جان خودشان  و مال و منالشان در امان بماند ، ما میتوانیم به جای این جان ستانی ها در مملکتمون قوانین دزد گیری داشته باشیم و زیر سایه قانون و دادگستری از شر دزدی ها رها شویم ولی گویا در این مملکت پلیس و کلانتری و دادگاهها در خدمت حاکمین وقت هستند و مشغول زنان گیری و کاری به کار دزد ندارند و این  نشان میدهد ما قانون و کلانتری و پلیس نداریم!! 
( عوضش خدا و پیغمبر و احمدی نژاد و خامنه ای و امام زمان که داریم )

( احتمالا" این دزدانی هم که بوسیله حکومت فعلی گرفته میشوند دزدی و یا قاچاق نکرده اند و به آنها تهمت دزدی زده اند تا بتوانند دشمنان رژیم را بدون دردسر اعدام کنند!! / چه اگر با اینهمه که دزدان و قاچاقچیان را اعدام میکنند پس باید نسل دزدها و قاچاقچی  در ایران از بین رفته باشه ولی میبینیم که نشده پس کاسه ای زیر نیم کاسه هست  ) ،  ولی گویا خامنه ای و احمدی نژاد این دو نهاد را بخوبی دارند ، ما  ایرانیانی که جان را نمی ستاندیم حالا که مسلمان شدیم باید هی خدا خدا کنیم و قران بخوانیم و سر بگیریم و جان حیوان بگیریم تا  واژه های عربی قران و موجودی نا موجود به نام خدا و خون ریخته شده حیوان زبان بسته محکوم شده  بتواند امنیت مارا در کشورمان تامین کند !!!، ولی بهتر است بگوئیم ما ایرانیان هم قانون نداریم هم خدا را نداریم چون گویا قانون و خدا  ( یی که وجود هم نداره ) هردو در اختیار این حکومت هستند.

و حالا گوشه ای کوچک از وضعیت  کلانتری هایمان

ماشینمون رو دزد ‌برده، سرگرد آگاهی آدرس چندتا از پاتوق‌های دزدها رو بهمون داده، می‌گه برین ببینین سرنخی از ماشینتون اینجا‌ها پیدا می‌کنین یا نه! اگه سرنخی پیدا کردین به ما خبر بدین!!! مملکته داریم؟

* برای اینکه بهتر بتوانید وضعیت کشور داری را در دورانهای طلائی و شکوفائی اسلامی ، شیعی بدانید علاوه بر خواندن مطالب زیر،  نسک ( کتاب ) حاجی سیاح را هم که در اینجا  گذاشته ام لطف کنید و دانلودش کنید تا بخوانید و بفهمید در زمان قاجاریه کشور چندین هزار ساله ایران بدست پادشاهان بسیار مسلمان و بسیار شیعه قاجار چطوری کشور داری میشده است؟؟ ، بفهمید ، تا اسلام و شیعه و آخوند هست دوران خوف و وحشت و بی ناموسی و پدرسوختگی در زمینه های مختلف هم  در کشور هست ، زن ستیزی و ارزش ستیزی هم هست،  
بخوانید بدبختی های کشور اسلامیمان را هم الان و هم در گذشته ما. 

* خوف و حشت  در زمان حال ( سال 89 خورشیدی تحمیلی )

ماشینمون رو دزد ‌برده، سرگرد آگاهی آدرس چندتا از پاتوق‌های دزدها رو بهمون داده، می‌گه برین ببینین سرنخی از ماشینتون اینجا‌ها پیدا می‌کنین یا نه! اگه سرنخی پیدا کردین به ما خبر بدین!!! مملکته داریم؟ 
این وضع کلانتری های مملکتمون

و حالا بشنوید راجع به دادگاهها ی ایران:


دروغ کسب و کار من است:
1389/10/28

به رئیس شهربانی کل کشور :
در دادگاهی که شهودش خرید و فروش میشوند ، میشود گفت دادگاه ؟؟
اینجا دادگاه هست یا دارند در یک کشوربزرگی دادگاه بازی میکنند؟؟؟؟؟

- گزارش خبری را بخوانید:
( اگر چه ممکن است شما خواننده گرامی خبرهای بدتر از این را خوانده باشید و یا شاهد بوده باشید ):
خرید و فروش شهود در جلوی دادگاه‌ها در دهه اخیر به یک معضل تبدیل شده به ‌طوری که برخی سودجویان، شهادت در دادگاه را به‌عنوان حرفه و پیشه خود انتخاب کرده و افراد بی‌گناه را با یک شهادت دروغ متهم می‌کنند.

1- قانونی که در دادگاه اجرا نمیشود:
بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری و مدنی باید دادگاه نام و مشخصات شاهد را به طرف دیگر دعوا ارائه کند تا شخص مورد نظر در مورد سلامت و عدالت شخص شاهد، تحقیق و بررسی کرده و اگر مشکل یا ایرادی را مشاهده کرد به دادگاه ارائه کند اما این قانون در دادگاه‌ها اجرا نمی‌شود.
این در حالیست که ماده 1309 قانون مدنی پیش از این اثبات اسناد رسمی را با شهادت شهود خلاف دانسته بود که در تاریخ هشتم آبان‌ماه 1367 شورای نگهبان این قانون را خلاف شرع دانسته و شهادت شهود را بیّنه و شرعی حتی در اثبات اسناد رسمی اعلام کرده است.
فرصت «دروغ‌گوئی» در دادگاه‌های ایران بیشتر است
در اروپا دادگاه‌ها بر اساس سیستم پرس‌آزمایی برگزار می‌شود به‌نحوی که شاهد در محضر دادگاه، هیأت منصفه، شهود، وکیل و دادستان سؤال و جواب می‌شود و قاضی به سخنان آنان گوش می دهد و شاهد فرصتی برای «دروغ‌گویی» یا «تضاد گویی» ندارد ولی در ایران تمامی سؤالات را باید قاضی سؤال کند و در این فاصله شاهد فرصتی کافی برای «دروغ‌پردازی» دارد.
با این حال گروهی از وکلا و حقوقدانان بر این عقیده‌اند که در جامعه امروزی نباید شهادت را رکن اصلی تصمیم‌گیری در پرونده قرار داد ولی می‌توان با اجرای صحیح قانون این آسیب قضایی را رفع کرد.
معاون قضایی قوه قضائیه در این خصوص میگوید:
«وقتی مردم موازین اسلامی را زیر پا گذاشته و شهود دروغ‌گو را در دادگاه حاضر می‌کنند و در دادگاه تجدیدنظر هم باز شهودی دیگر به دروغ شهادت می‌دهند قاضی چه کند؟.»
ممکن است خون بیگناهی ریخته شود
حجت‌الاسلام کریمی، نقش رسانه‌ها در مواجهه با این معضل قضائی را مهم دانسته و توضیح میدهد: «رسانه‌ها باید مردم را آگاه کنند که قسم دروغ، گناه کبیره است و با قسم دروغ ممکن است خون بیگناهی ریخته شود.»
آیت‌‌الله محمد امامی‌کاشانی، خطبیب نمازجمعه تهران نیز گفته است: 
«این افراد که بعضاً در دادگاه‌های خانواده، کیفری و حقوقی نقش شاهد را ایفا می‌کنند در بسیاری از موارد حتی طرفین دعوا را نمی‌شناسند و تنها با یک شهادت یا قسم دروغ پول خود را از یکی از طرفین دعوا دریافت کرده و دادگاه را ترک می‌کنند.»

معاونت تنقیح، تدوین و انتشار قوانین و مقررات ریاست جمهوری معتقد است:
«قاضی باید به وظایف قانونی و شرعی خود از جمله تفهیم اهمیت قسم، شهادت و عواقب شهادت دروغ عمل کند.

2- قضات برای اثبات عدالت شهود وقت ندارند
عباسعلی رحیمی‌اصفهانی افزوده است: 
«امروز مشاهده می‌شود قضات به‌دلیل کم‌حوصلگی، بومی نبودن قاضی، تراکم پرونده‌ها و مدت زمان محدود برای رسیدگی به پرونده وقتی برای احراز عدالت، عدم سوءپیشینه و دروغ‌گویی شاهد اختصاص نمی‌دهند و تنها به اظهارات کتبی شاهد بسنده می‌کنند.»
مرتضی بختیاری، وزیر دادگستری هم با بیان اینکه «صحت پاکدامنی شهود نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در صدور حکم ایفا می‌کند»، گفته:
«محاکم باید با حوصله و دقت بیشتر به‌دنبال عدله‌ای غیر از شهود بروند.»
اما رئیس اتحادیه کانون‌های وکلای ایران میگوید:
«اگر بگوییم قضات سرشان شلوغ است و وقت ندارند و شاهد بدون احراز شرایط قانونی شهادت دهد کاملاً غیرقانونی و غیرشرعی است و ممکن است بیگناهی به اشتباه متهم شود.»
از دست این رژیم بی شعور و بی عدل و داد  و بی منطق و جانی راحت بشیم ، اونروز چه روزی میشود
3- دروغ‌گوئی برای امرار معاش
بهمن کشاورز در ادامه تصریح کرده:
«در جامعه امروزی که دروغ‌گویی برای امرار معاش افزایش یافته است نباید پایه و اساس محاکم شهادت شهود باشد.»
قانون مجازات اسلامی، مجازات شهادت دروغ را سه ماه و یک روز تا دوسال حبس یا یک‌میلیون و پانصد هزار ریال جزای نقدی تعیین کرده اما چنانچه حکمی صادر شده باشد که مبنای آن حکم، شهادت دروغ بوده باشد از طریق اعاده دادرسی نسبت به آن حکم می‌توان اعتراض کرد و مرجع اعاده دادرسی دیوان عالی کشور است.

پا نویس :
بازهم مومنین و مسلمانان ، آی چادر به سرهای با نام زینب و کلثوم و فاطمه ، کشورداری اون پدر و پسر درست بود 
( که بقول شما طاغوت هم بودند ) یا کشور داری این آخوندهای مسلمان و شیعه؟؟؟؟؟؟؟


چقدر خوب شد این انقلاب سال 57 انجام شد و ما روی اصلی احکام الهی اسلامی و شیعی و رفتار آخوندی را دیدیم در غیر اینصورت تا دنیا دنیاست میگفتیم اسلام خوبست این آخوندها هستند که بدند و ظالمند و ...


7/ بهمن ماه /2569 شاهنشاهی

۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

امنیت ملی از نگاه شاه ، خدمت بود یا خیانت؟؟

       امنیت ملی از نگاه شاه؛ خدمت بود یا خیانت؟

شاه
شاه در مراسم افتتاح راکتور تحقیقات اتمی دانشگاه تهران و طرح موسوم به «اتم برای صلح»
«دولت عراق با اقدام شجاعانه قطع روابط سیاسی خود با انگلستان و ایران، به دنیای عرب ثابت کرد که این دولت در راه مصالح عالیه جامعه عربی از هیچ اقدامی فرو گذار نمی کند و با این تصمیم نشان داد که در راه مبارزه با استعمارگران به سخن تنها اکتفا نکرد و بلکه عملا و به طور مثبت گامهایی شجاعانه بر می دارد. تجاوز اخیر دولت انگلستان استعمارگر و شاه خائن به سه جزیره ابو موسی، طمب [تنب] بزرگ و طمب [تنب] کوچک به دنیا ثابت کرد که چگونه دولت های استعمارگر، دولت اسرائیل دیگری در منطقه خاورمیانه بوجود آورده و موشه دایان ها و گلدامایر ها را در لباس شاه می پرورانند.» (1)
اگر منبع این اعلامیه را نخوانید شاید حدس بزنید که این سخنگوی دولت امارات متحده عربی است که چنین اظهاراتی را درمورد جزایر سه گانه مطرح ساخته است و دولت ایران را به علت آن به اسرائیل دوم متهم کرده است.
ولی از عجایب روزگار این است که این اعلامیه در آن زمان توسط جریان روحانیت انقلابی طرفدار آیت الله خمینی در عراق صادر شده است. البته کمونیست ها، حزب توده، چریک های فدایی و سازمان مجاهدین خلق و دیگر عناصر اپوزیسیون نیز چنین موضعی داشتند و معتقد بودند این اقدامی است که شاه خائن به دستور اربابان امپریالیستی خود انجام داده است.
باز پس گیری جزایر سه گانه که بعد از خاتمه اشغال نیروهای انگلیسی انجام گرفت، موقعیت استراتژیک ایران را در تنگه هرمز ارتقا بخشید. امری که نیروی دریایی ایران از آن به خوبی بهره می برد، هر چند شاه معتقد بود که باز پس گیری جزایر ارزش تبلیغاتی داشته است و لکه ننگی از دامان ایران برداشته شده است
علیرضا نامور حقیقی
شاید کسانی که این اعلامیه را صادر کردند باورشان نشود که زمانی چنین موضعی علیه منافع امنیتی و استراتژیک ایران اتخاذ کرده اند. نتیجه منطقی این مواضع این بود که گویی شاه نباید این جزایر را باز پس می گرفت و باید آنها را در اختیار امارات متحده قرار می داد.

این قضیه جنبه های جدیدی را در تاریخ سیاسی ایران به ما نشان می دهد؛ اینکه در نگاه و برخورد با رژیم شاه، مخالفان هیچ درکی از مفهوم منافع ملی و مسایل امنیتی و استراتژیک ایران صرفنظر از نوع رژیم حاکم بر آن نداشتند و همه چیز را در پارادایم ضدیت با رژیم می دیدند.

آنها مخالفتشان با نظام حاکم آن چنان قطبی بود که برای بسیج نیرو علیه نظام چاره ای جز محکوم کردن تمام و کمال اقدامات آن نداشتند. این نقطه ضعف بزرگی است که تا امروز که ایران درگیر بحران هسته ای، امنیتی و تحریم اقتصادی است گریبان اپوزیسیون را رها نکرده و آنها واقع بینی سیاسی و منافع استراتژیک و قدرت ملی ایران را فدای بسیج سیاسی و راهبرد تغییر نظام می کنند.
برخی از اقدامات شاه که در زمان خودش از سوی مخالفان خیانت تلقی می شد، امروزه گذر زمان آنها را به عنوان اقداماتی نشان می دهد که منافع امنیتی ایران را در درازمدت تامین می کرد.(2)
باز پس گیری جزایر سه گانه که بعد از خاتمه اشغال نیروهای انگلیسی انجام گرفت، موقعیت استراتژیک ایران را در تنگه هرمز ارتقا بخشید. امری که نیروی دریایی ایران از آن به خوبی بهره می برد، هر چند شاه معتقد بود که باز پس گیری جزایر ارزش تبلیغاتی داشته است و لکه ننگی از دامان ایران برداشته شده است.
شاه و کارتر
پیشرفت و تجهیز فوق العاده نیروی هوایی ایران حتی آمریکا و لابی اسرائیل را در سالهای آخر حکومت شاه به هراس انداخت
به جز این موارد نمونه های متعدد دیگری نیز می توان برشمرد که نشان دهنده درک غیر استراتژیک و فاقد عنصر منافع ملی مواضع اپوزیسیون (اعم از چپ، لیبرال و مذهبی) بوده است.
در همه این موارد شاه در جهت ارتقا قدرت ایران عمل می کرده یا با توجه به آرایش نیروهای منطقه ای و تهدیدهایی که از جانب عراق و دیگر کشورها متوجه ایران بوده عمل می کرده است.
وی به خوبی یاد گرفته بود که هر تغییر اساسی در روابط با قدرت ها از طریق قدرتمند شدن ایران امکان پذیر است و قدرت های بزرگ فقط به قدرت احترام می گذارند به عبارت دیگر هر رژیم دیگری نیز بود ممکن بود همین تصمیمات را اتخاذ کند.
شاید بهترین اثبات این مدعا تداوم این سیاستها در جمهوری اسلامی بعد از مارک های خائنانه ای است که در سالهای قبل و بعد انقلاب به این سیاستها زده شده است. برخی از سیاست های استراتژیک شاه در دهه پنجاه به این قرار است:
الف، باز پس گیری جزایر سه گانه
ب، کنترل خلیج فارس و حضور مقتدرانه در دریای خالیج فارس
ج، خرید سلاح های مدرن و پیشرفته
د، همکاری و اعطا کمک مالی و لجیستیکی به بارزانی و کردهای عراق برای تضعیف نظام عراق
ه، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر با عراق و توافقات مرزی جدید با این کشور
و، افتتاح و پیشبرد برنامه هسته ای ایران و سرمایه گذاری در صنایع هسته ای غرب
ز، افزایش تولید نفت و گاز و افزایش قیمت بین المللی آن

به جز مورد نخست که شرح آن رفت، در مورد کنترل خلیج فارس به وسیله نیروی دریایی ایران، مخالفان از آن به عنوان ژاندارمی خلیج فارس یاد می کردند و شاه را به عنوان مجری چشم و گوش بسته طرح های آمریکایی تلقی می کردند.

این، اتهامی بود که مدام تکرار می شد، در حالی که اسناد جدید منتشره از سوی شورای ملی امنیت آمریکا نشان می دهد که این طرح برخلاف آنچه که در آن زمان مطرح شد، طرحی بوده که از سوی شاه به آمریکا پیشنهاد شده (3) و وی با زیرکی از خلا قدرت در خلیج فارس که با خارج شدن نیروهای بریتانیایی و درگیری آمریکا در جنگ ویتنام ایجاد شده بود، توانست این ایده را به آمریکا بفروشد.

و این موضوعی است که خیلی ها که معتقد به قدرت منطقه ای ایران هستند در جهت احیا آن تلاش می کنند. بندهای ج، د، ه یک استراتژی سه گانه بود که بر درک درست و شامه تیز از خیزش و بر آمدن قدرتی در عراق خبر می داد که جز با تجاوز به همسایگانش نمی توانست خود را در جهان عرب به سروری برساند.
شاه براین باور بود که بریتانیا در رقابت و منازعه میان ایران و کشورهای عرب خلیج فارس منافعش را در سوی اعراب جستجو می کند. پرداخت وام کلان به صدام و عدم همکاری با آمریکا و اسرائیل در کمک به ملا مصطفی بارزانی رهبر کردها نشانه ای از این بد گمانی بود.(4)
برخلاف تبلیغاتی که از تریبون های رسمی ایران اکنون مطرح می شود که «به شاه اجازه داده بودند که این اقدامات را انجام دهد و اکنون نمی گذارند» آمریکایی هایی از همان اول نسبت به سرعت عمل شاه و تخصیص بودجه های کلان در مورد سیاست هسته ای ایران بدگمان بودند
علیرضا نامور حقیقی
علاوه بر این روابط نزدیک حزب بعث عراق با شوروی و خرید تسلیحاتی از روس ها تعادل قوا را به نفع عراق تغییر می داد. تشدید درگیری های مرزی که بعد از باز پس گیری جزایر سه گانه میان دو کشور رخ داد و عراق که مدعی بود مسئولیت باز پس گیری و احیا حقوق اعراب برعهده حزب بعث گذاشته شده و روابط نزدیکی که با اپوزیسون مذهبی – روحانی چپ و گروههای چریکی مخالف رژیم شاه داشت، در سودای باز پس گیری جزایر و احیا خوزستان به عنوان «عربستان» بود.
شاه با خرید سلاحهای پیشرفته و حمایت از مصطفی بارزانی و کردهای مسلح، عراق را پای میز مذاکره نشاند و قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر را که عمدتا به نفع ایران بود به امضا رسانید. در این حوزه نیز مخالفان که درک درستی از سوداهای عراق و خطری که برای امنیت و حاکمیت ارضی ایران داشت، نداشتند، شاه را متهم به اتلاف بیت المال و انبار کردن سلاحهای «پوسیده» غرب کردند.
پیشرفت و تجهیز فوق العاده نیروی هوایی ایران حتی آمریکا و لابی اسرائیل را در سالهای آخر حکومت شاه به هراس انداخت و آنها در راه فروش هواپیماهای اطلاعاتی اواکس به ایران کارشکنی کردند و در نهایت نیز ایران موفق به انتقال آنها نشد. این بی خبری از خطر هیولای صدام که از بطری رها شده بود به قدری بود که بعد از انقلاب هم تداوم داشت و موقعی که عراق به ایران حمله کرد کشور در تب دعوای جناح های سیاسی داخلی می سوخت و نه نظام و نه روشنفکران و نه مخالفان هشداری از این بابت به جامعه ندادند.
همان سلاح ها به ویژه نیروی هوایی ایران هم مانع بزرگی برای پیروزی برق آسای صدام بود. نکته تاریخی اینجاست که اگر شاه به جای صلح با عراق وارد جنگ با این کشور می شد که با تدوام سیاست های صدام امری اجتناب ناپذیر بود، شاید دیگر با انقلاب اسلامی مواجه نمی شد.
راه اندازی صنعت هسته ای و تولید شش میلیون بشکه نفت نیز اقداماتی خائنانه شمرده می شدند. از نظر مخالفان، انرژی هسته ای صرفا باج دهی به کمپانی های غربی بود آن هم برای صنعتی که به زعم آنها ایران به علت داشتن نفت احتیاجی بدان نداشت.
آنچه که آن روز خیانت و واریز کردن بیت المال به کمپانی های غربی شمرده می شد، امروز از زاویه قدرت برای نظام جایگزین شده سلطنت آن قدر اهمیت دارد که حاضر است سنگین ترین صورتحساب عمر خود را برای آن پرداخت کند
علیرضا نامور حقیقی
اکنون با غبار روبی سیاست ها معلوم می شود که سیاست شاه در این زمینه احیا قدرت ایران بوده است و او درک کرده بود که در فضای جنگ سرد زمان کمی در اختیار دارد که از نظر هسته ای قدرت ایران را ارتقا بخشد و البته اگر فضا اجازه دهد به بمب اتمی هم دست یابد.
برخلاف تبلیغاتی که اکنون از تریبون های رسمی ایران مطرح می شود که «به شاه اجازه داده بودند که این اقدامات را انجام دهد و اکنون نمی گذارند» آمریکایی هایی از همان اول نسبت به سرعت عمل شاه و تخصیص بودجه های کلان در مورد سیاست هسته ای ایران بدگمان بودند و بر اساس گزارش های شورای امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد، «خطر حرکت ایران» به سمت ساخت بمب وجود داشت و جیمی کارتر نیز، آن طور که در نامه محرمانه ای که گری سیمور در کتاب مرکز مطالعات استراتژیک لندن آورده، به دولت های اصلی اروپایی نامه محرمانه داده بود و از آنها خواسته بود در غنی سازی اورانیوم با شاه همکاری نکنند.
آنچه که آن روز خیانت و واریز کردن بیت المال به کمپانی های غربی شمرده می شد، امروز از زاویه قدرت برای نظام جایگزین شده سلطنت آن قدر اهمیت دارد که حاضر است سنگین ترین صورتحساب عمر خود را برای آن پرداخت کند.

چرا جامعه چنین دیدگاهی پیدا می کند؟ امیر اسدالله علم در کتاب خاطرات خود این پدیده را چنین توصیف می کند که «مردم دولت را از خودشان نمی دانند و برخورد دولت با مردم طوری است که دستگاه هیات حاکمه قشون غالب است و مردم، مردم یک کشور مغلوب.» (5)

شاه و کارتر
اسناد نشان می دهد دولت جیمی کارتر هم از سیاست های اتمی شاه نگران بود
روحانیت انقلابی در آن زمان با این استدلال که «مفسد نمی تواند مصلح باشد» هر اقدام شاه را در این حوزه ها در جهت خیانت می دید و چپ ها نیز با استدلال دولت وابسته به امپریالیسم، هر اقدام شاه را گامی در جهت مطامع و مصالح امپریالیسم ارزیابی می کردند.
کسی نمی توانست تفکیکی میان سیاست های داخلی و خارجی داشته باشد و فکر نکند که اگر رژیم حاکم امتیازی بگیرد و یا از دست بدهد، همچون سرزمینهایی که جدا می شود، اثرش برای همیشه با ایران خواهد بود و در اینجا نباید برای یارگیری سیاسی منافع استراتژیک ایران را قربانی کرد.
آنچه که از این بازبینی تاریخ می توان آموخت این است که باید انقلابی های گذشته نگاهی انتقادی در این زمینه به دیدگاه های خود داشته باشند و فعالان و تحلیلگران امروز نیز نگاه نسبی تر و عمیق تری در تحلیل اقدامات قدرت های بزرگ در مورد ایران داشته باشند و در مورد سیاست های آنها برای تضعیف توان ملی ایران و قدرت های استراتژیک این کشور هورا نکشند.
سرنوشت این برخوردها به عشق های سودایی می ماند که مختصات خودش را درست ارزیابی نمی کند و در نهایت به حسرت، اندوه مستمر، تنفر و تحقیر ختم می شود.


۱- هفته نامه نهضت روحانیت سال اول شماره ۲ – ذی القعده ۹۱-دی ۱۳۵۰- به مدیریت سید محمود دعایی (گراور این اعلامیه در این نشانی در دسترس است : یادنامه ده فجر انقلاب اسلامی. به کوشش محمد جواد مظفر.تهران. بهمن ۱۳۶۷
۲ -خاطرات علم جلد دوم ص ۲۰۸
۳- مصاحبه با عباس میلانی قسمت اول www.irannegah2.com
۴- مصاحبه با عباس میلانی قسمت دومhttp://www.irannegah2.com/
۵- خاطرات علم جلد دوم ص



این پیام به تاریخ پنج شنبه اورمزد شید 23 دی ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
23 دی ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

پولهای ملت ایران کجا هزینه میشود؟؟؟


پولهای ملت ایران کجا هزینه میشود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟  کجا؟؟؟  

جمهوری اسلامی 21 در طلایی برای حرمهای کربلا و نجف مي سازد
 
معاون اجرايي ستاد بازسازي عتبات عاليات از ساخت 13 "در طلا " براي حرم امام حسين در كربلاي معلي و ساخت 8 درب طلا براي حرم حضرت علی ابن ابی طالب  در نجف اشرف توسط ستاد بازسازي عتبات عاليات خبر داد.
عليرضا فداكار در گفت‌وگو با خبرنگار جامعه فارس با اشاره به برخي پروژه‌هاي در دست اجرا توسط ستاد بازسازي عتبات عاليات در كربلاي معلي اظهار داشت: ساخت ضريح حبيب‌ بن‌مظاهر و ابراهيم مجاب در كربلاي معلي توسط ستاد بازسازي در دست اجراست؛ اين 2 ضريح در ايران در حال ساخت است.
معاون اجرايي ستاد بازسازي عتبات عاليات خاطرنشان كرد: 
قصد ستاد بر اين است كه تمام درهاي چوبي حرم امام حسين‌ تعويض و در‌هاي طلا جايگزين آن شود كه تاكنون 10 در طلا براي حرم امام حسين ساخته شده و 13 در طلا نيز در حال ساخت است همچنين درهاي كوچك داخل رواق‌ها به حرم نيز با نقره در حال ساخت است.
فداكار با اشاره به پروژه‌هاي به اتمام رسيده در كاظمين گفت: گنبد طلاي امام جواد‌  و موسي‌ بن جعفر‌ با 3 گلدسته به اتمام رسيده، سنگ‌كاري صحن حرم كاظمين نيز تمام شده و كاشي معرق و رواق‌هاي حرم در حال انجام است همچنين سنگ‌كاري داخل حرم امامين كاظمين تاكنون 20 درصد پيشرفت داشته و مسجد صفوي در قسمت بالاي سر حرم نيز 30 درصد از عمليات بازسازي و توسعه آن انجام شده است.

و حالا گزارشی از حقیت اتفاقات ایران کنونی در این 32 ساله از سال 57 تا کنون:
 
* فروپاشی اقتصاد ایران موضوع یک گزارش محرمانه به علی خامنه‌ای


کلاهبرداری میلیاردی در وزارت نفت، بانک ملی و سازمان بهینه سازی مصرف سوخت:


ببینید زندگی این دولت ( نا ) مردان ایرانی از این راهها میگذرد پولدار شدنشان هم از همین راهها هست.

در جریان آخرین گزارش منتشره از پرونده های مفاسد اقتصادی توسط مجتمع قضائی امور اقتصادی (قسط) کلاهبرداری های چند ده میلیاردی در وزارت نفت، بانک ملی و سازمان بهینه سازی مصرف سوخت، مورد اشاره قرار گرفته است .

به گزارش مهر، بر اساس این گزارش، شعبه دوم بازپرسی دادسرای ویژه اموراقتصادی (ناحیه ٢٢) متهمین یک پرونده رابه اتهام تحصیل مال نامشروع به مبلغ چهار میلیارد و ۸١٣ میلیون و ۶٢١ هزار و ١۷۷ تومان مجرم شناخت.

همچنین متهمین این پرونده با ارائه اسناد صوری وغیر واقعی به بانک اقدام به گشایش چهارفقره اعتباراسنادی به نحو غیرقانونی ونامشروع نمودند که پس ازارزیابی کارشناسان دادگستری مشخص شد که درمواردی کالاهای واردشده به گمرک دارای ارزش بسیار پایین ترازمبلغ اعلام شده به بانک بوده و درموارد دیگرنیز هیچگونه کالایی ازبابت اعتبارات ارائه شده ازسوی بانک وارد کشورنشده است.



این پیام به رویداد آدینه ناهید شید 17 دی ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
17 دی ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.