همه با هم در روز قدس
برای آزادی ایران
از هر رنگی هستیم
یک صدا
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
جمعه ساعت 10 صبح
برای آزادی ایران
از هر رنگی هستیم
یک صدا
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
جمعه ساعت 10 صبح
**********************
به مناسبت بیستم ماه رمضان و ضربت خوردن علی بن ابیطالب بشنویم و بخوانیم خصوصیات علی بن ابیطالب را:
سوالاتی رایج و مشهور در مورد علی بن ابیطالب:
در اینجا فهرستی از رفتار و عقاید و عملکرد علی ابن ابیطالب و بعضا" محمد رسول خدا را میآورم و بعضی ازآنها را هم با کمی شرح به مناسبت ضربت خوردن علی توضیح میدهم و بقیه را به علت به درازا کشیده شدنش بعد موکول میکنم – اینها همان سوالات دوستداران علی و اسلام و شیعه هست که مرتب به روی آنها گفتار و پافشاری میکنند تا ارزشهای ایرانی بودن خودرا بدست باد و دشمنانش ( که خودشان هم سر سختانه و گیج وارانه و جنون وارانه شریکش هستند ) بدهند:
1- آیا علی و محمد دژ استوار ارتجاع اموی بودند یا نه؟
2- اخلاقیات و رفتار علی بن ابیطالب و محمد و یارانش در استقرار اسلام چه بوده؟
3- ضعف و محافظه کاری و مصلحت گرائی علی بن ابیطالب در برخورد با اشرافیت و ابوبکر و عثمان چه بوده؟
4- آیا علی عدل داشته؟
5- ثروت ها و دارائی های علی چقدر بوده؟
5- آیا زهد علی با داشتن آنهمه ثروت ( بعد از حملاتش به قبایل یهودی ) بدرد مردم این دنیا میخورد؟
6- در مورد زنان چه رفتاری را می پسندیده و به دیگران توصیه میکرده است؟
7- دستورات رسول خدا به علی در مورد جماع با زنان چه بوده؟
8- آیا علی همای رحمت بوده یا همای وحشت؟
9- کارنامه علی بن ابیطالب و اعراب بیابونی در رکاب علی چه بوده؟
10- کشتار های علی در استخر و شهرهای ایران ؟
11- گفتار و کردار علی و محمد رسول خدادر هنگام پیروزیها؟
12- مجموعه احادیث نقل شده از سوی علی بن ابیطالب در مورد زنها
*******
و اما شرحی از بعضی از شماره های این فهرست ( امیدوارم وقت بگذارید و تا انتها بخوانیدش ):
1- کارنامه علی ابن ابیطالب و اعراب بیابانی در رکاب علی ابن ابیطالب:
بلاذری مینویسد:
اشعث ابن قیس آذربائیجان را فتح کرد و در آن شهر را به روی سپاه اسلام گشود در زمان عثمان وی والی اذربائیجان شد و در زمان امام علی در سمت خود ابقا شد. او شمار زیادی از خانواده های عرب را روانه آذربائیجان کرد تا در آنجا سکنی گزینند . عشایر عرب از بصره و کوفه و شام راهی آذربائیجان شدند. عده معدودی از عربان زمینهای مجوسان را خریدند لیکن اکثر عربان برای مصادره کردن زمینهای مجوسان با یکدیگر مسابقه نمودند یعنی هر گروهی هر چه میتوانست مصادره میکرد بدین صورت اموال و زمینهای ایرانیان یکی پس از دیگری به تاراج گذاشته شد و امام علی خلیفه وقت با آن مخالفتی ننمود.
جهت بررسی و آشنائی بیشتر با این مظهر شجاعت و عدالت و مردانگی و سخاوت و ... والیان و سرداران گوش به فرمانش با محبان خاندان خود و مردمانی که حتی پادشاهان و ایرانشان با هدف عوام فریبی و توجیه تبهکاری و جنایت های عدیده شان در حق مردم مظلوم زحمتکشان پای در زنجیر تحت رهبریشان خود را کلب (سگ) آستان علی یا سگ درگاه علی می نامند و ملا و روضه خوانشان بر بالای منبر عوعو کنان در صدر اثبات مدعای سگ بودنشان بر می آید !! همان به که به تاریخ مراجعه شود!!
تنها نمونه وار یادآوری می کنیم که در زمان خلافت علی ابن ابیطالب طایفه حسکه در سیستان از فرمانهای سپاه علی سر پیچی کردند ! علی سوگند یاد کرد که 4000 تن از این طایفه را خواهم کشت!!
بلاذری مینویسد :
راهزنی و غارتگری در زمان خلافت علی به اوج خود میرسد!!! به طوری که به خود نام لصوص به معنای راهزنان داده بودند!!!
بلاذری در باره نحوه برخورد با اسیران ایرانی در دوران خلافت مولای متقیان و امام شیعیان علی ابن ابیطالب که حکومت عدل و عدالت پرورش را به مدت سی سال با گوشت و پوست و استخوان در سرزمین بلا زده مان تجربه می کنیم می نویسد:
در یکی از جنگها در نواحی خوارزم عربان شمار بسیار زیادی اسیر گفتند !! زمستان بود !! در راه بازگشت رختهای ایرانیان را از آنان گرفته و کنده شد عده کثیری از اسیران از سرما و یخ تلف شدند!!
با همین مختصر در می یابیم که جهادگران و مجتهدین فی سبیل الله کمترین قصد و نیتی در اشاعه دین اسلام و برقراری مساوات و برادری نداشته اند!! بلکه بزرگترین هدف و غایت خواسته و آرزویشان به دست اوردن زمین / پول و برده بوده است!!!
در یک کلام مجاهدین صدر اسلام و سرداران عرب که اکثرا" در زمره اصحاب و انصار پیامبر و سرداران بوده و در رکاب او شمشیر زده بودند که اسلام پناهانی چون سلطان محمود غزنوی / چنگیز خان مغول / هلاکو خان و حاج روح الله موسوی خمینی گجستک و دارو دسته جنایتکار و آدمکشش .
علی و فرزندانش همان قدر به ایران و ایرانی می اندیشیده اند که هزاران روحانی وابسته به دستگاه خلیفه گری شیعه!! جهادگران و مجاهدین فی سبیل الله که سواد خواندن و نوشتن نداشته اند تفاوت کافور و نمک طعام را نمی دانستند و از تفاوت ارزشی و ذاتی طلا و نقره بی خبر بودند چگونه و با چه قدرتی می خواستند به دیگران بیآموزند و آنان را از ضلالت و گمراهی برهانند !!! با کدامین دانش و بینش وجود خدا در آسمان و فرمانروائی او بر جهان و کائنات را استدلال می کردند؟!!
***از هم میهنانی که به پاکی و غیرت علی احساس شرف میکنند میگویم به جای نهج البلاغه که 400 سال بعد از فوت علی بن ابیطالب نوشته شده کتابهای تاریخی مثل تاریخ طبری و تاریخ سیستان و کتاب بلاذری را بخوانند که منبع نوشته های تاریخ طبری هم هست
بن مایه:
کتاب اسلام و منشور زن ستیزی
از فرزاد جاسمی
* کشتار علی در شهر استخر:
در زمان امام علی، مردم استخر چندين بار قيام کردند. علی در يکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آنجا گسيل داشت و شورش توده ها را در سيل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی، ص 136).
در مورد ديگر که مردم استخر شوروش کردند علی « زياد بن ابيه » که از خونخواری و آدمکشی به انوشيروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسيل داشت تا به سرکوبی اين قيام بپردازند.
در مورد جنايات و کشتار مردم استخر توسط زياد بن ابيه کتابها و روايت زيادی نوشته و نقل شده است(رجوع کنيد به کتاب مروج الذهب، جلد دوم ص29).
حضور امام حسن و امام حسین و پدرشان علی ابن ابیطالب در ایران:*
طبری می نویسد:
سعید بن عاص لشگری راهی گرگان نمود !! مردم انجا از راه صلح آمدند سپس 100 هزار درهم خراج و گاه 200 هزار درهم خراج به اعراب میدادند !! لیکن قرارداد از طرف ایرانیان بر هم خورد و آنان از دادن خراج به مدینه سرباز زدند و کافر شدند !!
( خوب شدند که شدند به تو چه مربوطه پدرسوخته های دزد غارتگر اموال مردم)
یکی از شهر های کرانه جنوب شرقی دریای مازندران ( خزر ) شهر تمیشه بود که به سختی با سپاه اسلام نبرد کرد سعید بن عاص شهر را محاصره کرد و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی زنهار (امان) خواستند !! به آن شرط که سپاه سعید بن عاص مردمان شهر را نکشد!! لیکن بعد از عقد قرار داد سعید بن عاص تمام مردم شهر را از لب تیغ گذراند
در این کشتار نا جوانمردانه:
عبدالله پسر عمر – عبدالله پسر عباس (عموی پیغمبر) – عبدالله پسر زبیر – حسن ابن علی ( امام دوم شیعیان ) – حسین بن علی ( امام سوم شیعیان ) در راس لشگر اسلام قرار داشتند!!
بنازم به این امامان اول و دوم و پدرشان علی ابن ابیطالب
2- زن از دیدگاه اسلام ( محمد و علی):
زن از دیدگاه محمد:
حقوق و جایگاه اجتماعی زن در نظام اسلامی جلوه دیگری از تبعیض نژادی / جنسی و طبقاتی در اسلام است!!
نظر قران حضرت محمد و حضرت علی درباره زن عموما" منفی است!!
از نظر قران زنان کشتزار مردان اند و مرد بعنوان مالک ملک حق هرگونه تصرف و تسلطی را بر زن دارد!!
این تبعیض و برتری از نظر قران امری "خدادادی" است!! در این دیدگاه کتک زدن و تنبیه کردن زنان بوسیله مردان حق طبیعی و مسلم است!!
( سوره بقره آیه های 223 و 228 / سوره نسا آیه های 11 و 34 و 38 و تاریخ یعقوبی ج 1 ص 506 )
همچنین زناشوئی با "کنیزکان مومن" بر زناشوئی با " کنیزکان مشرک" ارجحیت و برتری دارد!!
( سوره توبه آیه 60 / سوره نور آیه های 31 و 34 / سوره بقره آیه های 221 / سوره نسا آیه 25 / سوره مومنون آیه های 5 و 6 / سوره معارج آیه های 29 و 30 )
حضرت محمد در" خطبه وداع" از زنان بعنوان اسیرهایی یاد می کند که در اسارت مردان هیچگونه اراده و اختیاری از خود ندارند !! ( نهج الفصاحه صص 291 – 292 و 301 / العبر ابن خلدون ج 1 ص 464 )
زن از دیدگاه علی:
حضرت علی نیز همواره زن را بعنوان " مار " / " شیطان " / " کژدم " و " ناقص العقل " یاد کرده است!!
او خطاب به اصحاب خود می گفت:
" ای مردم ! زن ها از ایمان و ارث و خرد کم بهره اند اما نقصان ایمان شان به جهت نماز نخواندن و روزه نگرفتن است در روزهای حیض و جهت نقصان خردشان آنست که در اسلام گواهی دو زن بجای گواهی یک مرد است...!!
پس از زن های بد پرهیز کنید و از خوبان شان برحذر باشید ( یعنی حسابی بندازیدشان دور ) و در گفتار و کردار از آنها پیروی نکنید!! ( نهج البلاغه ج 1 صص 179 – 180 ج 6 صص 1114 – 1192 – 1193 )
قوانین اسلامی نیز در تمامی موارد ( ازجمله وراثت /قضاوت / ازدواج / طلاق و غیره ... ) عدم تساوی زن و مرد را تائید و تصدیق می کنند !! در حقیقت برتری مرد در کلیه شئون خانوادگی و اجتماعی از اصول اساسی حقوق اسلامی است!!
بن مایه:
اسلام شمناسی جلد 1
از: علی میرفطروس
*3- و در اینجا کتابهائی برای روشن شدن موضوع و زندگی و برخوردهای علی بن ابیطالب را در موارد مختلف زندگی را میگذارم تا با مردی که هم خودش و هم پسرانش دستش به خون ایرانیان آلوده است بیشتر آشنا شویم:
1- دانلود کتاب علی شیر حق یا یک دغلکار؟
2-علی و دشمنی با ایرانیان
4- گفتار و کردار علی هنگام پیروزیها
1- درجنگ خیبر همه مردم را از دم تیغ گذراندند و از کشته ها پشته ها ساختند. در این جنگ هزاران تن را دست و پا بریدند و در بیابان رها کردند!!
2- در جنگ خندغ : چند سد تن را که دستگیر کردند گروهی را دست و دسته ای را پا بریدند و به ستونها آویزان نمودند و بسیاری از بازماندگان کشته شده ها را که پیرزنان و پیرمردان بودند در بیابان رها کرده و زن و بچه ها را به بردگی بردند!!
3- از سال چهارم تا هستم گریز محمد از مکه به مدینه که تنها برای دست انداختن به دارائی یهودیان و چاپیدن کاروانها بود به بهانه های گوناگون همه مردم را به دم شمشیر دادند و زن و بچه ها را به بردگی کشاندند!! همه جا فرمان کشتار به دست علی انجام شد!!!!
4- علی به فرمان محمد هفت سد تن از یهودیان بنی قریظه را که به دروغ به آنها زینهار و پناه داده بودند در یک روز سر بریدند !! کار سر بریدن این هفت تن به دست علی و زبیر انجام گرفت !! در آن روز همه دشت و بیابان را ناله و فغان بچه ها و زنان پر کرده و جوی خون در هر گوشه ای روان بود!!
5- در سال سوم گریز محمد از اینکه به مدینه در جائی به نام نحران که تیره سلیم بود تازشی تند و سهمگین نمودند و همه مردان و زنان را کشتند و دارائیشان را به پروه و چادرهایشان را به آتش کشاندند!!
6- در شبیخونی به دژ القرده یک تن را زنده نگذاشتند و همه مردم را با سنگدلی و به گونه ای دلخراش کشتند و همه چیز را به ویرانی کشاندند.
7- محمد در جنگ دژ زبیر فرمان داد تا به روی دژ زبیر آب ببندند تا مردم ناگزیر شوند از آن بیرون آیند!!
چون آب همه جا را فرا گرفت و مردم ناگزیر بیرون آمدند آنها را دستگیر کردند و به رسم تازیان و به دستور قران دست و پاهایشان را یکی پس از دیگری بریدند و در بیابان رها کردند تا با رنج و درد جان دهند!!
8- محمد در یکی از تازشهایش به کاروان قریش دستور داد در چاه آبی که از آن مینوشیدند زهر بپاشند !! کاروانیان نا آگاه از زهر در چاه از آن آب نوشیدند و بیشترشان با درد و رنج جانکاه مردند !! سپس آنها را در چاه ریختند و محمد بر سر چاه رفت و گفت: آیا سیراب شدید ؟!!
9- تیره بنی نظیر را کشتاری سهمگین کردند و انگاه محمد فرمان داد تا همه خرماستانها را که تنها راه درآمد برای زندگیشان بود به آتش بزنند و همه را یکجا بسوزانند!!
10- در شبیخون به کاروان قریش در جائی به نام نخله زن و مرد و بچه کاروانیان را کشتند!! محمد که سخت در خشم بود به علی دستور داد تا چشمان عمر بن خزر سرپرست کاروان را از کاسه درآورد و دست و پایش را ببرد و در بیابان رها سازد!!
11- محمد کسی به نام محمد طلحه را فرستاد تا خانه شوبلم یهودی را که گروهی در آنجا گرد آمده بودند به آتش بکشاند در آتش از دست و پا بریدن و در بیابان رها کرد!!
12- کنانه بن ربیع سردار دژی به نام خیبر زنی بسیار زیبا به نام صفیه دختر حی بن اخطب را داشت کخ محمد فریفته او شده بود!! برای آنکه بتواند او را به دست بیآورد دستور داد تا شوهرش را چهار پاره کنند!! محمد همان شب کشتن شوهر زن را به خوابگاه خود میکشاند و با زور با او همبستر میشود!!
( این کار محمد هم درست وارونه فرمان های دستور های الله در قران خود او بود که میگوید نباید با هیچ زنی بیش از آنکه چهار ماه و ده روز بگذرد آمیزش جنسی نمود . سوره 2 آیه 234)
*** وقتی محمد خلاف آیه خودش و حرف خودش عمل میکنه علی هم به خوارج میگه قران زنده منم و باید حرف من را اطاعت کنید وگرنه سرتان را میبرم که برید !! و در زمانه ما هم آیت الله های امروزی هم که خود را دنباله پیغمبر میدانند بالای حرف قران دستورات خودشان را صادر میکنند و به اجرا میگذارند حرف هم بزنی با خدا و پیغمبر جهاد کردی و مستوجب به زندان رفتن و شکنجه و تجاوز و بعد هم اعدام هستی!! / حالا دیدید این آخوندها عین قران و عین رفتار محمد را در این زمانه دارند اجرا میکنند!!
13- حسنی القریضی زنی بود که سنگی به سوی محمد پرتاب کرده و به او ناسزا گفته بود محمد پس از آمدن به مکه او را دستگیر میکند و سپس در برابر چشمان مردم دستور میدهد تا نخست دست و پایش را یکی پس از دیگری ببرند و پس از نیمروز رنج دادن گردن اورا بزنند.
14- در جنگ بدر به پیشنهاد یکی از نزدیکانش به نام حباب منذر همه چاه های آب را ویران میکنند!!
15- هنگامی که عقیته بن ابی محط از سرداران دشمن در جنگ بدر به دست محمد دستگیر میشود محمد دستور میدهد بیدرنگ گردن اورا از تن جدا نمایند. او فریاد میزند تو که پیغمبر خدائی بگو فرزندانم را چه کسی سرپرستی خواهند کرد؟ محمد پاسخ میدهد: فرزندانت به جهنم !!!!
16- محمد همه آنهائی که به دشمنی با او سروده هائی داشتند فرمان داد تا سرهایشان را با خنجر در جلوی همه از تن جدا نمایند!!
17 علی در جنگ نهروان بیش از چند هزار تن از پیروان خود را که زیر سرپرستی عبدالله سبا بودند در آتش انداخت و زنده زنده سوزاند!!
18- علی چند هزار تن از مردمی را که خوارج نام داشتند بگونه باور نکردنی کشتار کرد!!
** اینهم سخنی از پیرو دلباخته علی خمینی گجستک در باره او که گفته همه آخوندها میباشدو در همه نوشته ها به گستردگی آمده است:
روز خوارج روزی است که امیر المومنین سلام الله علیه شمشیرش را کشید و این فاسد ها را مثل غده سرطانی درو کرد و تمامشان را کشت آن روز روز یوم الله بود!!
*** روزهائی که خدای تعالی برای تنبیه به ملتها به آنها زلزله وارد میکند سیل وارد میکند توفان وارد میکند و خلاصه به مردم شلاق میزند که آدم بشوید اینها روز خداست و و چیزهائی است که به خدا مربوط میشود!!! ( 17 شهریور ماه1358 تازیان و تازی پرستان – شهر گوم یا قم )
19- علی در بهار سال 29 گریز محمد از مکه به مدینه که فارس و کرمان به هم پیوسته بودند و با تازیان پیکار میکردند لشگری به سرداری زیاد بن ابیه فرستاد تا کشتار نمایند!! ( همش کشتار نموده این پیغمبر )
تازیان مردم این دو شهر را کشتند و بسیاری از زن و بچه ها را به بردگی بردند!! علی با دیدن آنها دستور داد آنها را میان سربازانش پخش کنند !!
21- در تابستان همان سال ( یعنی 29 گریز محمد از مکه به مدینه ) مردم نیشابور از پرداخت باج و خراج سر باز زدند علی به دو فرزند خودش حسن و حسین دستور میدهد تا به نیشابور رفته مردم را سرکوب نمایند!! فرزندان علی یعنی حسن و حسین بسیاری از مردم را دست و پا بریدند!!
22- یعقوبی تاریخ نویس بسیار سرشناس در دفتر خود در باره کشتار علی مینویسد که دستورهای او آنچنان هراس انگیز و سهمناک بودند که در پندار نمیگنجند!!
او می نویسد که علی در یک تازش گروهی را آتش زد و زنده زنده سوزاند و دسته ای را در میان دود خفه کرد و بسیاری را انگشتان دست و پا برید و دیوارها را بر سر گروهی دیگر فرود آورد و آنها را به گونه ای دلخراش کشت!!
تاریخ یعقوبی ( پوشینه 137 -138)
23- در مروج الذهب آمده است که علی در یک روز دوهزار و پانسد تن را که مردم تیره ارد بودند به گونه
ای باور نکردنی کشت !! این کشتار آنچنان سهمناک بود که دیگر کسی بازنماند که با دیگری همدردی کند!! تاریخ یعقوبی (پوشینه 1 برگ 729)
24- علی در تازش به دژی عبدالله حضومی و هفتاد تن از یاران او که در دژ بودند آتش زد و آنها را زنده زنده سوزاند !!
24- سر بریدنهای علی آن اندازه فراوانند که نمی توان همه آنها را بازگو کرد !! تنها بسنده است که گفته شود که او از بریدن سر زن مانند حسنی القریظی تا پیرمرد هشتاد و نود ساله ای چون مرحب و عمر بن عبدوود سر باز نزده و با سنگدلی روز و شببه بریدن سر و گردن بیگناهان میگذراند.
بنازیم به محمد و علی