۱۳۸۹ بهمن ۲۸, پنجشنبه

یکی دیگر از سند های مهم اثبات تقلب در انتخابات: نامه سرگشاده جمعی از کارکنان وزارت کشور در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۸۸



با درود بر خوانندگان گرامی:
در آغاز اسپندارمذگان ، 29 بهمن ماه روز دوستی و محبت ایرانی  و یا (  ولنتاین ایرانی  ) را به همه ایرانیان خجسته باد میگویم امیدوارم هر روزتان پر محبت و دوستی باد.

* در این قسمت میخواهم با وجود گذشت 3 روز از 25 بهمن ماه و شنیدن اعتراضات مردمی و کشته شدن دگر بار ایرانیان حق طلب  برای گرفتن حق و حقوق پایمال شده 32 ساله مان ،  بخصوص بعد از حوادث خرداد سال 88 ( تحمیلی ) گذشته و تقلبی آشکار که در این رای گیری شد و  به خیابانها آمدند و شجاعت خودرا بدون ترس فریاد زدند ،  بار دیگر یک سند از اثبات تقلب این دولت را در اینجا برای مشاهده دوستان منتشر کنم :

* یکی دیگر از سند های مهم اثبات تقلب در انتخابات:
نامه سرگشاده جمعی از کارکنان وزارت کشور در تاریخ ۱۸ خرداد  ۱۳۸۸

در این نامه که رونوشت آن به ریاست مجلس خبرگان رهبری، ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست قوه قضائیه، ریاست کمیته صیانت  آرا مردم، مسئول بازرسی دفتر مقام معظم رهبری، ریاست سازمان بازرسی کل کشور و کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارسال شده آمده است:
 اینجانبان از کارکنان متعهد، متخصص و ایثارگر وزارت کشور، با سابقه کارشناسی و مدیریتی در برگزاری انتخابات متعدد، بعضا از دوره‌های آیت الله خامنه‌ای، آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اعلام می‌نماییم؛ از سلامت انتخابات کنونی به دلایلی که شرح خواهیم داد، احساس خطر می‌کنیم. بعد از ریزش شدید آراء یکی از کاندیداها و نا امیدی یارانش و نیز کاهش درصد آرای مشارالیه در نظر سنجی‌های معتبر دولتی دراوایل اردبهشت ماه سال جاری، یکی از آقایان اساتید حوزه و رئیس موسسه آموزشی در قم که اتفاقاً زمانی مباحث فلسفه سیاسی را درنماز جمعه تهران مطرح می‌کردند،  در جلسه محرمانه‌ای با تفسیر به رأی سوره بقره آیه 249 خواهان تغییر آرا به نفع کاندیدای اقلیت می‌شود و می‌گوید: «اگر کسی رئیس جمهور شود و ارزش‌های اسلامی که اکنون در لبنان، فلسطین و ونزوئلا و دیگر نقاط جهان منتشر شده آسیب ببیند، رأی دادن به او جایز نیست و حرام است؛ هم خودمان نباید رای بدهیم و هم باید مردم را هوشیار کنیم که رای ندهند، ولا غیر. بر شما مسئولین انتخابات، هر امری واجب است».  

پا نویس:
شما خوانندگان بگوئید به ما ، اگر قرار باشد ما برویم به یک نفر تعیین شده رای بدهیم ، پس دیگر چرا برویم رای بدهیم ؟؟ خود آن شخص مربوطه بیآید و بگوید ، دوره بعدی من رئیس جمهور هستم ! این رای گیری در اینصورت بی معنا میشود ، منتهای مراتب این دولت یک بام و دو هوا کار میکند یعنی مثل محمد رسول خدایش که اسلام برای ما ایرانیان هدیه آورد و اینطور 1400 سال گرفتارمان کرد،  ضد و نقیض عمل میکند هم میخواهد به ایرانیان و جامعه ء بین المللی بگوید ما رای گرفتیم و اصول دموکراسی را اجرا کردیم و  هم طبق احکام قران و دلایل( شیطانی غلط  خودشان ) مارا به طرف دادن یک رای به یک شخص بخصوص وادار میکنند !! ( و اگر وادار نشویم که نشدیم ، تقلب میکنند ) ، این میشود یک بام و دو هوا داشتن ، این یعنی دو دوزه بازی کردن ، این میشود دو سره بار کردن ، این میشود هم از توبره خوردن و هم ازآخور خوردن، این میشود دروغگوئی و ترویج دروغ گوئی  ، این یعنی ما دموکراسی و اصول آزادی بیان و رای در ایران اسلامی شده نداریم ، این یعنی فقط حرف زور و احکام اسلامی و قران بر ما حاکم است و بس
- پس آن حرف آخوند خامنه ای که میگفت و داد میزد دموکراسی اسلامی را به ما ایرانیان خوب تفهیم میکند

28 / بهمن / 2569 شاهنشاهی

۱۳۸۹ بهمن ۲۲, جمعه

گرفتاری های ایران


 گرفتاری های ایران:

گفتاری از سر درد دل و حقیقت گویی با خوانندگان گرامی:

وقتی تاریخ ایران را میخوانم متوجه گرفتاری ها و بن بستهای ایرانیان میشوم از بند واژه های ( خطوط ) تاریخ سرهای بریده و بدن های سوخته و متعفن شده و خونهای ریخته شده می ریزد نسکهای طبری ، ابن مقفع و ...  که از دوران خلفای بنی امیه و بنی عباس عموی جون جونی محمد رسول الله  میگوید و نسک های صفویان از امیر حسین خنجی و تشیع و قدرت که طریقه به قدرت رسیدن آخوندهارا در آن بیان کرده ( نوشته بهزاد کشاورزی ) وحاجی سیاح که از دوران خوف وحشت زمان قاجاریه  و کثافتکاری های آخوندی به نام مجلسی از دوران مشروطیت سخن میگوید ( تمام این نسکها در حاشیه وبلاگم هستند میتوانید دانلود کنید و بخوانید و مثل من بسیار متاثر شوید )  تمامی آنها بدبختی های ایران و گرفتاری هایش هستند ، آدم از خواندن آنها انقدر متاثر میشود که میخواهد سر بر زمین بگذارد و بمیرد تا مغزی نباشد که تاسف بخورد و افسرده بشود ، تازه اشکال به همین جا هم ختم نمیشود ، بعد از آمدن رضا شاه و پسرش هم دشمنی ها با نامهای مختلف ادامه پیدا کرد و بدتر از همه اینکه بعد از رفتنشان بود که دیو چراغ جادو از چراغش درآمد و دروغگوئی های بعدی را انجام داد بعد از رفتن پاسبان کشور که همانا محمد رضا شاه بود اشخاصی  که نام کثیفشان را بدم میآید بنویسم ( که همگی آنهارا میشناسند)  پیدا شدند نسکهائی مینویسند و تمامی بزرگی ایران را که همه تاریخ نویسان با وجود جو خفقان دوره خودشان اثباتش  هم کرده اند انکار میکنند :

انکار ها:

- در زمان هخامنشیان برده داری بوده ( درصورتیکه از تصاویر روی سنگهای تخت جمشید مشخص هست که مردم کارگر بودند و برده نبودند و همگی دستمزد میگرفتند 
- این آخوندهای حرومزاده مادر صیغه ای بالای منبر دروغ و فسادشان میگویند کورش در دوازده سالگی کاروانزن بوده درصورتیکه این محمد پسر عبدالله بوده که شغلش در آن قبایل کاروانزنی بوده درواقع شغل محمدبن عبدالله را به کورش داده اند ، نقشه ایران را درآنموقع ببینید ( که از گوگل میشود سرچش کرد و پیدایش کرد و دید) نصف جهان آنموقع جزو قلمرو ایران بوده در نتیجه کورش  یک شهرنشین بوده و نمیتواند کاروانزنی بکند در شهر شغلهای متعدد هست مثل درودگری ، آهنگری ، بافندگی ، کشاورزی و غیره و غیره ...  ، کاروانزنی مخصوص قبایل بی هنر و بی شغل است  و نه مخصوص شهر نشین هائی که نصف جهان را هم زیر سلطه دارند،
 ما در ایران به علت کتاب سوزی ها و کتاب به آب ریختن ها باید دستگاه بویائی قوی – ای داشته باشیم ولی مثل اینکه دستگاه بویائی بعضی از هم میهنانمان هم خراب است مثل بعضی ها که در قسمت نظرات من میآمدند و میگفتند بو هم کشیدیم و دیدیم کورش کاروانزن بوده و در زمان هخامنشیان هم برده داری بوده نام چندتا از این دزدان دروغگو را هم با عکس و تفصیلاتشان در وبلاگشان گذاشته اند و به نوشته آنها استناد میکنند!!  
ولی باز میگویم با همه این دروغگوئی ها ما ایرانیان هنوز نوشته هائی داریم که به سوی حقیقت مارا راهنمائی کند ، درضمن بقول صادق هدایت میشود بو هم کشید و از شامه مان استفاده ببریم و دیدن سنگ نوشته هایی که هنوز ندزدیدنش و عکس و تفصیلاتش هم هست و از وجود نقشه ای که نشان میدهد نصف جهان آنموقع مال ما بوده میشود به حقیقت دوران هخامنشی و پادشاهانش پی برد بخصوص  دوران کورش و داریوش بزرگ 
- این دزدان مملکتی ما کاررا بهتر هم کرده اند و نشریه در اروپا منتشر میکنند و در آن مینویسند که زبان فارسی لهجه ای از زبان عربی هست و از این مزخرفات که اثباتش فقط پیش یک مشت ساندیس خور هست و بس
به هر حال با نوشتن این مقدار ناچیز از دشمنی ها میخواهم نتیجه بگیرم که اگر ایرانیان میهن خودرا دوست داشته باشند حتی اگر تمام تاریخ نویسان دروغ بگویند و کتابهایشان را بدزدند و بسوزانند و به آب بریزند فقط میهن دوستی شان میتواند به آنها بفهماند که راه راست کدام است و دروغ های تاریخ را از راست تشخیص بدهند و این همان دستگاه دروغ سنجی است که همه ما منتظر اختراعش هستیم.

پانویس:
دراینجا به خوانندگان گرامی سایتهائی را معرفی میکنم که میتوانید به آنها رجوع کرده و نوشته و تصاویر خشونت و بی رحمی و جنایت این دولت ( نا ) مردان را معرفی کرده و به آنها بفرستید،  تا در فردای آزادی ایران بشود در دادگاه بین المللی لاهه آنهارا مجازات و مکافات کرد.  

خشونت طلبان از خواب غفلت بیدار شوید روز مکافات نزدیک است

در راستای مکافات نیروهای ذوب شده ولایت  باید خبر بازشدن پرونده ای برای جنایات جمهوری اسلامی در دادگاه بین المللی جنایی لاهه به جرم جنایت علیه بشریت را که در اطلاعیه مورخ :
 ۲۹ اگوست سال ۲٠٠٩ کمیته بین المللی علیه اعدام به اطلاع عموم رسیده را بشما بدهم و بشما بگویم نهادی به نام "کمیته پیگیری پرونده شماره OTP-CR-777/09 " این شکایات را جمع آوری نموده و مستقیما به دادستانی دادگاه بین المللی جنائی لاهه ارسال خواهد کرد. این شماره را بخاطر سپرده و به دیگر هموطنان اطلاع رسانی کنید.

کمیته بین المللی علیه اعدام از کلیه مردم شریف و آزادیخواه ایران ، و از تمامی قربانیان خشونت جمهوری اسلامی از همه خانواده های زندانیان، اعدامیان و جانباختگان و همچنین از تمام زنانی که طعم خشونت و تبعیض و تجاوز را به حریم زندگی شخصی و حقوق مدنی و اجتماعی چشیده اند و
 
از کسانی که در راهپیمایی های اعتراضی آسیب دیده اند میخواهد که به هر صورت ممکن شکایات خود را برای این کمیته ارسال کرده تا در اولین فرصت این شکایات را برای دادگاه بین المللی جنایی لاهه ارسال کنیم. امروز زمان آن است که سران جمهوری اسلامی را بر صندلی های محاکمه نشاند و نورافکن وجدان های آزاده دنیا را بر روی جنایات آنها انداخت.

این اخطار و یک تهدید بچه گانه اینترنتی نیست یک اقدام عملی اولیه برای کسانی است که سعی دارند با سرکوب های خیابانی و زندان و تجاوز و قتل و اعدام بر خلاف جهت آب و خواست ملت ایران شنا کنند در ابتدا اخطارم به آقایان سرداران عزیز جعفری ٬ رادان٬ احمدی مقدم ٬ نقده ای ( نقدی ) و طائب و ... اربابان آنها یعنی آقا سید علی خامنه ای و مجتبی خامنه ای است اما عمله های ظلم دون پایه آنها نیز بهتر است احساس امنیت نکنند .

هموطنان جهت طرح شکایات خود و ارائه عکس و فیلم و اسناد و .... جهت پیگیری دعوای حقوقی خود به آدرس ها و افراد ذکر شده در ذیل مراجعه کنند بنظر من این اقدام یک عمل دموکراتیک و مانع از بوجود آمدن صادق خلخالی های دیگر در تاریخ آینده این کشور خواهد بود و در عین حال جنایتکاران نیز از مجازات در امان نخواهند ماند.

دوستان مدافع ولایت فقیه خشن تر بر خورد کنید چشمها بر روی شما و اعمالتان دوخته شده است.

بیست و پنجم بهمن ماه حماسه خواهیم آفرید

فرشاد حسینی
farshadhoseini@yahoo.com
0031-633602627
مینا احدی
minaahadi@aol.com
0049 177 569 24 13
کمیته بین المللی علیه اعدام




توئیتر

22/ بهمن / 2569 شاهنشاهی

۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

پرسشی در مورد تجاوز در زندانها ( بخصوص دختران باکره جهت به بهشت نرفتن آنان )و علت شرعی آن

پرسشی در مورد تجاوز در زندانها و علت شرعی آن:


من با وجودیکه میدانم در ایران کنونی ما با وجود حاکمین بیمار فکر و بیمار مذهب  این رژیم مرتب اخبار ناشایست و وحشت بار میشویم و میخوانیم میخواهم مطلبی در مورد تجاوز در زندانها و علت شرعی آن مطلبی بنویسم و پرسشهای خودرا با دیگر خوانندگان بخصوص کسانی که به ولایت فقیه این رژیم اعتقاد دارند در میان بگذارم:

در آغاز گوشه ای از بیانات مهدی کروبی خطاب به هاشمی رفسنجانی و آیت الله منتظری در مورد تجاوزات مکرر به دختران و حتی به پسران در زندانها در سالهای گذشته خطاب به خمینی را بخوانیم:

مهدی کروبی رئیس دو دورۀ مجلس شورای اسلامی روز هفتم مرداد ۱۳۸۸ در نامه ای خطاب به ایة الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری نوشت:
«برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌ اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده است؛ از سوی دیگرافرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کرده‌‌ اند به طوری ‌که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیده ‌اند و در کنج خانه ‌های خود خزیده‌ اند.»
در سال های نه چندان دور نیز نامۀ دیگری نوشته شد و در تاریخ ثبت شد.
۱۷ مهرماه سال ۱۳۶۵ ایة الله منتظری قائم مقام رهبری درنامه ای خطاب به ایة الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی ایران نوشت: «آیا می دانید در بعضی از زندان های جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف کرده اند؟

و اما پرسش من :
و اما اینکه، خمینی در زمانی که به ایران آمد و به قدرت رسید حکمی را از مغز و اندیشه ناقص و بیمار  مسلمان و شیعی و فقهیش صادر کرده بود مبنی بر اینکه به دختران باکره در زندانها تجاوز کنید تا در آن دنیا فاطمه زهرا شفاعت آنان را نکند و آنها نتوانند به بهشت بروند!!!  و از آنطرف من در مقالاتی که از زندانیان برایم میرسید میدیدم که مجریان حکم در زندانها مبلغی به عنوان مهریه این دختران تجاوز شده را میبرند به در خانه اشان و به پدر و مادرشان میدهند و میگویند دخترتان را ما عقد کردیم و این هم مهریه آن ، در اینجا نکته ای جالب توجه همیشه در گوش من و فکر من خودنمائی میکند که آیا وقتی دختری عقد میشود و شما پاسدار زندانها مهریه اش را می پردازید ، آیا معنایش این نیست که اورا به عقد خود درآورده اید؟؟ پس در اینصورت خلاف فتوای خمینی عمل شده و دختر عقد کرده پیش شما آمده و در نتیجه بعد از مرگش هم بنا به عقیده خمینی فاطمه زهرا در آن دنیا دختری را که عقد شده را باید شفاعت کند و در نتیجه این دختر میرود به بهشت،   پس آیا شما پاسداری که به دختری تجاوز کردید آیا دستور ولی فقیهتان را درست اجرا کرده اید؟؟؟؟ ،  شما باید تجاوز کنید به او و زن تجاوز شده که مهریه به او تعلق نمیگیرد؟؟ !! ولی شما پاسداران دو دوزه بازه ، دو رو هم تجاوز به او میکنید که به بهشت نرود و هم مهریه ای ولو ناچیز به والدینش  میدهید تا دهن مادر و پدرش و دهان هر ایرانی پرسشگر را ببندید و بگوئید ما به او تجاوز نکردیم و مهریه اش را پرداخت کردیم؛

  آیا این همان شرع نبی و شرع خمینی تان است؟؟؟؟؟؟!! تجاوز به دختران مردم به هوای قوانین من درآری شرع و فقهی و بعدم دو دوزه بازی و دروغگویی هایتان به این و به آن!!

14/ بهمن /2569 شاهنشاهی