۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

آیا ما ایرانیان باید به حسین عاشقی کنیم؟!! - درفش میهن را از یزید و یارانش و حسین پس میگیریم همراه شو عزیز

تلويزيون های سياسی را بدون پارازيت روی ماهواره در ايران و اروپا ببينيد



لینک زیر را دانلود کرده تا جون دادن مردم و رد شدن ماشین از روی هم وطنامونو ببینیم باهم

چه افتخاری برای احمدی نژاد و خامنه ای و دارو دسته اش دارد وقتی مردم کشته میشوند آنها زنده میمانند

میدانید خامنه ای کلکسیون پیپ و عصا و انگشتر دارد و از کوفت کردن نوعی خاویار و ماهی قزل آلای خال قرمز خیلی لذت میبرد

کاخهای شاه و اردشیر زاهدی هم زیر دستش هست

و
گده:

گاهی با راشد یزدی (آخوندی که جوک های رکیک می گوید) گده می کند. این کار برای خامنه ای اسباب خنده می شود،(کاری که کریم شیره ای برای ناصرالدینشاه انجام می داد. )

http://ashura.s3.amazonaws.com/ashura_part3.zip





آیا ما ایرانیان باید به حسین عاشقی کنیم؟!!:





خطاب من به عاشقان حسن است و شیعه :

آیا باید ما برای حسین عزا داری و خود زنی های وحشتناک کنیم؟!!

گیرم این حسین مظلومانه کشته شد شما ایرانیان از خود بپرسید ما چرا باید عزا دار او باشیم ؟!! حسین و تمامی امامان در کشور خودشان عربستان صعودی غریبه غریبه ها هستند هیچ کس آنها را قبول ندارد اما ما ایرانیان باید به زور شمشیر صفویه و به خواست شاه اسماعیل صفویه و مادرش دست از اسلام فرو رفته در خونی که عمر برایمان آورد بشوئیم و این بار شیعه خرافاتی تر و بدتر از اسلام بشویم ما اینجا زردشت را داریم که به ما میگوید هیچوقت عزا داری نکن و مرتب دل مردمان را شاد میخواهد ولی ما او را کنار گذاشته و به پیامبران سامی علاقه نشان میدهیم و بعد هم امامانی که در کشور خود هیچ بهائی ندارند اگر میگوئید شاه اسماعیل صفوی ما را به زور شیعه کرد پس ما شیعه هستیم من در جواب میگویم حالا که شاه اسماعیل صفوی و شمشیرش و شاه عباس و قزلباشان زنده خوارش بر سر ما نیستند چرا باید زردشت را با نوشته های زیبایش که پر است از مهر و دوستی در سراسر آن بدون هیچ ضد و نقیضی و هیچ شان نزولی و هیچ غمگساری کنار بگذاریم و مرتب بگوئیم حسین مظلومانه کشته شد اگز زندگی زردشت را هم بخوانید میفهمید که زردشت هم مظلومانه کشته شد مظلومیت جوانان ایرانی در این 30 ساله و در این چند ماهه بعد از 22 خرداد 88 هم مظلومیت بود ای ایرانیان معععععععععتقد به خود آئید که این خود آمدنها دیر هم شده



درفش وطن را از یزید و یارانش پس می گیریم ! همراه شو عزیز

این روزها ، لباس های مردم و دیوار های شهرها شاید سیاه پوش باشد ، اما آیا این سیاه پوشی و چهره غمدار و اشک هایی که بر مظلومیت حسین و یارانش ریخته می شود ، با هدفی متعالی همراه است؟

آیا حسین و یارانش ، حج را نیمه کاره رها کردند تا عده ای امروز بر طبل و دهل و سنج بکوبند و خواب را از چشمان همه بگیرند ؟

آیا حسین و یارانش کشته شدند تا ما امروز به جای شنیدن صدای موزیک رپ از داخل ماشین های مدل بالا ، صدای ” منصور ارضی ، محمود کریمی و سعید حدادیان ” را بشنویم ؟

آیا باید در این روزها فقط گریست و آش و قیمه و قورمه ای خیرات کرد و دیواری را سیاه پوش کرد ؟

آیا حسین قیام کرد که ما دو شب نذری بدهیم و توی سر و صورتمان بکوبیم ؟

آیا حسین آن همه ظلم را تحمل کرد تا ما این روزها فقط زیر علم 200 کیلویی برویم و همه برایمان کف و سوت بزنند ؟

آیا حسین و یارانش در راه گفتن حقیقت ، جانشان را دادند تا هیات ها سر تیغه علم و رنگ پر علم با هم کل کل بکنند ؟

آیا پیام حق طلبی و حقیقت گویی حسین و یارانش در ظرف یک بار مصرف خورشت قیمه خلاصه می شود ؟

شاید حسین کشته شد ، اما پرچم قرمز مقاومت و فریاد علیه یزید زمان ، همچنان پابرجاست .اگر حسین برای احیای دین جدش بر یزید و معاویه قیام کرد و تا پای جان ایستاد ، ما هم برای گرفتن حقمان در مقابل معاویه و یزیدیان زمانه می ایستیم .

نسل من در روز عاشورا به یزید و یزیدیان اثبات می کند که شاید در این سالها از حسین و قیام حسین هر چه می خواستند به خوردمان داده اند ، اما ما وارثان حقیقی راه حسین هستیم و انتقام خون ” سهراب ” ها و ” ندا ” ها و ” ترانه ” ها و ” محسن ” ها را از یزید زمان خواهیم گرفت

شعر جانانه ای در مورد محرم و خود زنی های هم وطنان خردباخته ایرانزمین که میزنند و میدرانند بدن عزیزشان را تا خدا آنها را در بهشت و به پیش حوریان ببرد هیهات از این عقل و فهم هیهات!!

زنده یاد ایرج میرزا و محرم

بیچاره چه میكشی خودت را ….. دیگر نشود حسین زنده

كشتند و بمرد و رفت و شد خاك ….. خاكش عـلف و علف چرنده

من هم گویم یزیـد بد كرد ….. لعنت به یزید بدكننده

اما دگر این كتل متل چیست ….. وین دسته خنـده آورنده

تخم چه كسی بریده خواهی ….. با این قمــه‌های نا برنده

آیـا تــو سكینـــه‌ای كـه گـوئی ….. سو ایستمیرم عمیم گلنده

كو شمـر و تو كیستی كه گوئی ….. گل قویـما منی شمیـر النده

تو زینـــب خواهـــر حسینـی ….. ای نره خر سبیــل ‌گنـده؟

خجلـت نكشی میـان مـردم ….. با این حركات مثـل جنده

در جنگ دو سـال پیش دیـدی ….. شد چند كــرور نفس رنده

از این‌همـه كشتـگان نگـردید ….. یك مو ز زهــار چرخ كنده

در سیـزده قرن پیـش اگـر شـد ….. هفتاد و دو سر ز تن فكنده

امـروز چرا تو می كنی ریش ….. ای درخور صد هزار خنده

كی كشته شـود دوبـاره زنـده ….. با نفــریــن تو بــر كشنــده

بــاور نكنـی بیـــــا ببنـــدیـم ….. یك شرط به صرفه برنده

صـد روز دگـــر بـــرو چـو امـــروز ….. بشكاف ســر و بكـوب دنــده

هی بر سر و ریش خـود بزن گل ….. هی بر تن خــود بمال سنده

هی با قمه زن به كله خویش ….. كاری كـه تبر كند به كنـده

هی بر سـر خــود بزن دودستـی ….. چون بال كـــه می‌زنـــد پرنـده

هی گـو كـه حسیـن كفــن ندارد ….. هی پـــاره بكــن قبــای ژنده

گر زنـده نشــــد انـم به ریشـت ….. گر شـد ان تو به ریش بنده!

"God must love stupid people, he created so many"









این مطلب به تاریخ 9دی ماه 2568شاهنشاهی برابر با

9دی ماه 1388شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

شکافتن بحث وحدیث های ملایان در مورد عزاداری حسینی

شکافتن بحث و حدیث های ملایان در مورد عزا داری حسینی:

دین ما عزاداری را یکی از بهترین کارها دانسته تا جائیکه در حدیث ثواب آنرا بر شمرده با هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد با پیغمبر خدا!!
و ثواب هر نبی و رسول و صدیق و شهیدی که مرده یا کشته شده از روز خلق دنیا تا قیامت !!
خواهش دارم یکبار دیگر این حدیث را بخوانید و بینید دروغ و گزافه از این بالاتر هم میشود بر خدا بست؟!!
راستی اگر اختیار بهشت و جهنم بدست یک کودک بی خردی باشد چنین کاری خواهد کرد؟!!

مهم:
اگر روز قیامت شما آقای عزا دار رفتید به بهشت و آن بالا بالاهای بهشت را به شما دادند و بموجب این حدیث شهدای بدر و احد و همه پیغمبران را زیر دست شما قرار دادند بالا غیرتا"شما خودتان آنجا خجالت نمی کشید اگر شهدای بدر به خدا اعتراض کردند که ما در موقع ضعف اسلام بیاری آن برخاستیم و بنای آنرا با خون خود بالا بردیم پس چطور ما را هزار درجه پائین تر از آن آقای عزا دار جای دادی
(اصلا" اون دنیا شهیدان به خدا میگویند:

اگر ما شهیدان نبودیم اسلامی نبود که شیعه ای از آن درست شود و آخوندی بیآید و بکمک انگلیس حدیث درست کند و عزا دار را بالاتر از ما در بهشت قرار دهد!! – یک ضرب المثل فارسی میگه لب بود که دندون اومد / خودم)
**آیا شما عزا داران حسینی باز روی نشستن در آن بالا بالا های بهشت را دارید ؟!!


برگرفته از کتاب: اسرار هزار ساله از علی اکبر حکمی زاده



این مطلب به تاریخ3 دی ماه2568 شاهنشاهی برابر با

3دی ماه1388 شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۸ آذر ۲۴, سه‌شنبه

آیا حسین بن علی همان سرداریست که مردم گرگان را قتل عام کرد؟

آیا حسین بن علی همان سردار سپاهیست که مردم گرگان را قتل و عام کرد ؟ :

* به مناسبت فرا رسیدن محرم و سینه دراندن و خود زنی های ناشی از بی خردی هم وطنان ایرانی الاصل ما

نوشته زیر را که بطور خلاصه آمده است بخوانید:
در تاریخ طبری آمده است که :
” سعید ابن عاص” لشگری راهی گرگان نمود . مردم آنجا از راه صلح آمدند . سپس 100 هزار درهم خراج و گاه 200 هزار درهم خراج به اعراب میدادند . لیکن قرارداد از طرف ایرانیان برهم خورد و آنان از دادن خراج به مدینه سرباز زدند و از اسلام گريزان شدند . یکی از شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر “تمیشه” بود که به سختی با سپاه اسلام نبرد کرد . “سعید عاص” شهر را محاصره کرد و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی زنهار ( امان ) خواستند . به آن شرط که سپاه “سعید ابن عاص” مردمان شهر را نکشد . لیکن بعد از عقد قرار داد سعید تمام مردمان شهر را به جز یک نفر را در دره ای گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تیغ گذراند

در این کشتار خونین مردم ایران:

عبدالله پسر عمر – عبدالله پسر عباس – عبدالله پسر زیبر – حسن ابن علی ( امام حسن ) – حسین ابن علی ( امام حسین ) در راس لشگر اسلام قرار داشتند . تاریخ طبری
* آیا ایشان همان امامی هستند که ایرانیان در عاشورا و تاسوعا و اربعین برایشان سینه چاک میکنند و خودشان را آنجوری میزنند و بدن نازنین خود را با قمه پاره پاره میکنند !؟


این نوشته به تاریخ27 آذر ماه شاهنشاهی برابر با

27آذر ماه شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

کتاب سبز ماه - دلایلی برای رد انتخابات 88

دانلود کتاب سبز ماه:


دلایلی برای ابطال انتخابات 88

دریافت کتاب ( 30 صفحه ):
/web/EbhamDarEntekhabat.pdf?gda=iORE_EkAAAAH4C4CuJQTOu6IB6Yrnf8jPCQhwnk-7DQJwuizPe5mPVQq0FQRNZMeJQ-z2LLwCQi0O3FnZQkqZSRDaVHfQaLWhAioEG5q2hncZWbpWmJ7IQ


این نوشته به تاریخ 19 آذر ماه2568 شاهنشاهی برابر با
19آذر ماه 1388شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

افسانه زنده بگور کردن دختران در عربستان

افسانه زنده بگور کردن دختران در عربستان!!!

آغاز افسانه:
بین سالهای 590 تا 600 میلادی ( 32 تا 22 سال پیش از هجرت ) پس از جنگ فجار ( همان جنگی که پیغمبر در آن شرکت نمود ) و در فاصله این سالها داستان اصلی مربوز به زنده بگور کردن دختران اتفاق افتاده
که در کتاب تاریخ تمدن اسلام تالیف جرجی زیدان صفحه 919 به شرح زیر درج شده است:

زنده بگور کردن دختران:
میگوینداین قبیله ( بنی تمیم ) بر نعمان پادشاه حیره باج و خراج یا جزیه میداد و چندی از پرداخت جزیه یا باج و خراج امتناع کردو نعمان بر سر آنان لشگر کشیدو فرزندان آنها را اسیر گرفت و این عمل بر قبیله بنی تمیم گران آمد. لذا کسانی نزد نعمان فرستاده اموال و اولاد خود را خواستند . نعمان خواهش آنان را نپذیرفت و آنها گفتند : پس زنان ما را پس بده
نعمان گفت : دختران شما شوهر کرده اند من آنها را مخیر میکنم هر کدام خواستند پیش شوهرشان بمانند و هرکدام نخواستند شوهر خود را رها کرده پیش پدر ها بر گردند. همه دختران بنی تمیم نزد پدرها بر گشتند فقط دختر شخصی به نام قیس بن عاصم شوهر خود عمرو بن مشرج را رها نکرد و قیس (پدر دختر) از رفتار دختر خشمگین شده نذر کرد که از آن به بعد اگر دختری پیدا کرد او را بکشد...
بطوری که خوانندگان گرامی ملاحظه میفرمایند آغاز داستان زنده بگور کردن دختران در دوران زندگی محمد و در فاصله بیست سالگی او اتفاق افتاده است.

بعثت پیغمبر:
610 میلادی ( 12 سال پیش از هجرت) – در این سال حضرت محمد اعلام بعثت یا پیغمبری نمودند.

هجرت پیغمبر:
622 میلادی ( سال اول هجرت) – دراین سال هجرت مسلمانان از مکه به مدینه اتفاق افتاده است.
مسلمان شدن قیس بن عاصم و آغاز افسانه زنده بگور کردن دختران:
631 میلادی ( 9 سال بعد از هجرت ):
در این سال که ( سال وفود ) نام گرفته است نمایندگان قبایل عرب گروه گروه به مدینه می آمده و اظهار مسلمانی میکرده اند. ظاهرا" اولین آنها که قبیله بنی تمیم بوده که قیس بن عاصم ( یعنی همان کسی که برای زنده بگور کردن دختران آینده اش سوگند خورده بود) نیز در بین نمایندگان آن قبیله قرار داشته است.
ما شرح آن را از کتاب تاریخ پیامبر اسلام ( تالیف دکتر محمد ابراهیم آیتی از انتشارات تهران – چاپ چهارم – صفحه 612 ) نقل میمائیم:
در محرم سال نهم طایفه بنی العنبر یا بنی تمیم در میان سقیا و سرزمین بنی تمیم مسکن داشتند. و به روی مامور جمع آوری صدقات خزاعه شمشیر کشیدند و از جمع آوری زکاتها جلوگیری کردند و فرستاده رسول خدا به مدینه گریخت
رسول خدا صلی الله علیه و آله عیبته بن حصن فراری تمیمی را در محرم سال نهم بر سر آنان فرستاد و پنجاه سوار از غیر مهاجر و انصار همراه وی ساخت. و عیبته به نقل صاحب طبقات: یازده مرد / یازده زن و سی کودک از آنان اسیر گرفت و به مدینه آورد.
به دستور رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) – آنان را در خانه رمله دختر حارث جای دادند تا آنکه عده ای از بزرگان بنی تمیم از جمله: عطارد بن حاجب وزیر قان بن بدر و قیس بن عاصم و اقرع بن حامس و قیث بن حارث و نعیم بن سعد و عمر بن اهشم و رباح بن مجاشع در پی اسیران رسیدند و شیون اسیران آنان را بر آن داشت که با شتابزدگی بر در خانه رسول خدا ایستادند و فریاد کردند ای محمد پیش ما بیا
رسول خدا از خانه بیرون آمد و بلال اذان نماز بگفت و چون نماز ظهر خوانده شد رسول خدا در صحن مسجد نشست و عطارد بن حاجب از طرف فرستادگان بنی تمیم سخن گفت و ثابت بن قیس شماس به دستور رسول خدا وی را پاسخ داد و سپس رسول خدا اسیر انشان را ( البته پس از مسلمان شدن آنان و دریافت فدیه در مورد تعدادی از اسیران ) به آنان باز داد.
آیه زیر در باره همینان نزول یافت:
ترجمه آیه به فارسی:
به درستی آنان که تو را از بیرون حجره ها صدا میزنند اکثرشان عقل ندارند!! ( الحجرات آیه 4)
( ای خوانندگان ببینید عاقل کسی است که بلا سرش آمد کسی را به کمک نطلبد / خودم)
***
در همین جلسه ضمن گفتگوئی که بین فرستادگان بنی تمیم و حضرت محمد به عمل آمده است آنان داستان قسم خوردن قیس بن عاصم جهت کشتن دختران آینده خود را به آگاهی آن حضرت رسانده اند.
حضرت محمد پس از این آگاهی قیس را از آن کار زشت منع نموده و نیز آیه های 8 و 9 سوره التکویر در این مورد نازل شده است:
و اذا الموعوده سئلت بای ذنب قتلت
ترجمه آیه به فارسی:
و آنگاه که از دختران زنده بگور پرسیده شود که به کدام گناه کشته شدم؟
** سخنی معترضه:
بطوری که خوانندگان گرامی به روشنی ملاحظه میفرمایند معنای دو آیه بالا ارتباط منطقی با یکدیگر ندارند!!
زیرا هر یک از آنها را که ملاک قرار دهیم با دیگری جور نیست و به اصطلاح با آن نمیخواند!!
مثلا": آیه اول میگوید: و آنگاه که از دختران زنده بگور پرسیده شود
" در اینجا باید سوالی از دخترانی که زنده بگور شده اند " بعمل آمده باشد
مانند اینکه : " شما به چه گناهی کشته شده اید؟ "
اما می بینیم که دختر زنده به گور شده ( که مورد سوال قرار گرفته بود ) بجای پاسخ دادن
خودش سوال مینماید : " که به کدام گناه کشته شدم؟!!"
*** متوجه غلط این دو آیه شدید؟!!
اگر هم همین سوال مندرج در آیه دوم را ملاک قرار دهیم قاعدتا" و منطقا" میبایست در آیه اول روشن شده باشد که مخاطب این سوال کیست؟: آیا پدر دختر است؟!! نه اینکه کسی از دختر زنده بگور شده بپرسد که من یعنی سوال کننده به چه گناهی کشته شدم؟!!


** نتیجه گیری:


بطوری که خوانندگان گرامی ملاحظه فرمودند:
1- افسانه زنده بگور کردن دختران در عربستان بر خلاف آنچه که مورخان و مبلغان و مفسران دروغ پرداز نوشته اند در طول چندین قرن پیش از اسلام در عربستان رواج نداشته بلکه آغاز آن در دوران زندگی حضرت محمد و فقط چند سالی پیش از بعثت( در طی 10 سال) بوده است .
2- این افسانه ارتباطی با تمام یا اکثر قبایل عرب و یا حتی معدودی از آنها نداشته و فقط مربوط به قبیله بنی تمیم و( قیس بن عاصم ) بوده است.
3- از قبیله بنی تمیم نیز فقط یک نفر به نام قیس بن عاصم در زمان خشم و عصبانیت شدید نسبت به انجام چنین اقدامی در آینده سوگند خورده بوده و به احتمال زیاد بعد از چند روز خشمش هم فرو نشسته است. و نیز از زمان سوگند خوردن او تا زمان ملاقاتش با حضرت محمد فرصتی نبوده است تا اینکه او 7 یا 9 یا 12 و یا 13 فرزند دختر پیدا کرده و آنان را به گور کرده باشد!!!!!
4- در سال نهم هجرت در زمانی که همان قیس بن عاصم همراه با تعدادی دیگر از بزرگان قبیله بنی تمیم به قدرت حضرت محمد رسیده هنوز سوگند مزبور هم به انجام نرسیده بوده و نیز با توجه به فروکش کردن خشم و عصبانیت اولیه احتمال انجام آن در آینده نیز وجود نداشته است!!!.
** ضمنا" باید در نظر داشت که جریمه شکستن بزرگترین سوگند ها و انجام ندادن آنها در عربستان بطور خیلی عادی دادن کفاره مثلا" : قربانی کردن یک گوسفند بوده است!!
( چه آسون کفاره میدادند و خودشونو راحت میکردند!! / خودم )

*** یک سوال بسیار بجا:
حال ممکن است که این سوال بجا برای خوانندگان گرامی پیش بیآید که اگر مطلب به همین سادگی بوده که در بالا نوشته شده است پس چرا در طول چهارده قرن صد ها هزار مبلغ اسلامی / دهها هزار مفسر قران و هزاران نفر مورخ متوجه آن نشده اند؟!!
پاسخ سوال مزبور این است که :
به احتمال زیاد همه آنان و یا اکثرشان از واقعیت امر آگاهی داشته اند ولی چون این افسانه تنها موردی بوده است که میتوانسته اند از آن بعنوان یک موهبت بزرگ و ارزنده اسلامی برای زنان نام ببرند لذا به منظور رونق دادن و بها دادن به دکان خود حاضر به ابراز حقیقت نشده اند!!
*** به عبارت دیگر هر گاه آنهمه محدودیت آ که بعد از اسلام برای زنان وضع شده است در یک کفه ترازو قرار دهیم فقط افسانه زنده بگور کردن دختران وجود دارد که میتوان آن را بعنوان یک مزیت و امتیاز بزرگ اسلامی در کفه دیگر ترازو جای داد و الا کفه دیگر ترازو خالی میماند و غیر از این افسانه مطلب قابل ذکر دیگری برای گذاشتن در آن وجود ندارد!!
*** بطور مثال : از آخرین تفسیر قران به زبان فارسی به نام تفسیر نمونه یاد مینمائیم:
این تفسیر 27 حلدی توسط آیت الله ناصر مکارم شیرازی و زیر نظر 6 نفر دانشمند که اسامی آنان زینت بخش اولین صفحه در هر جلد میباشد در قم تهیه شده است.
هم اکنون چند ین کتابخانه بزرگ اسلامی در قم وجود دارد که از زمره بزرگترین و مجهز ترین کتابخانه های اسلامی جهان بشمار میروند و همه آنها برای بررسی و پژوهش در اختیار مولفان تفسیر نمونه قرار داشته است.
*** با این ترتیب آیا نمیتوان قبول کرد که نام قیس بن عاصم و شرح داستان او به نظر حضرت ایت الله عظمی ناصر مکارم شیرازی /مجتهد بزرگ عصر ما و سر مولف تفسیر نمونه و سایر مولفان دانشمند آن تفسیر نرسیده باشد؟!!
در جلد 26 – صفحه 176 تفسیر آیه ( بای ذنب قتلت ) با این جمله شروع شده است:
موئوده از ماده واد ( بر وزن وعد ) به معنی دختری است که زنده در زیر خاک دفن شده... و در صفحه بعد زیر عنوان زنده بگور کردن دختران چنین آمده است:
یکی از درد ناکترین و وحشیانه ترین پدیده های عصر جاهلیت عرب پدیده واد است که در قران مجید مکرر به آن اشاره شده!!
اگر چه بعضی معتقدند که این جنایت در همه قبایل عرب عمومیت نداشته و تنها در قبیله کنده یا
( بعضی قبایل دیگر ) بوده است. ولی مسلما" مساله نادری نیز محسوب نمیشده و گرنه قران با این تاکید و بطور مکرر !! روی آن صحبت نمیکرد.
ولی به هر حال این کار به قدری وحشتناک است که حتی موارد آن قابل صحبت و بررسی است.
* مفسران ( کدام مفسران ) گفته اند:
در جاهلیت عرب هنگامی که وقت وضع حمل زنان فرا میرسیده است حفره ای در زمین حفر میکردند و بالای آن می نشستند / اگر نوزاد دختر بود آن را در میان حفره پرتاب میکردند و اگر نوزاد پسر بود آنرا نگاه میداشتند!!!
لذا یکی از شعرای آنها (کدام شعرای گمنام و در کدام قبیله بی نام )
در همین زمینه با لحن افتخار آمیزی میگوید:
سمیتها اذا و لدت تموت
والقبر صهر ضامن ذمیت
یعنی: نام آن نوزاد دختر را به هنگام تولد تموت
( یعنی میمیرد در مقابل یحیی که مفهومش این است که زنده میماند ) گذاشتیم.
و قبر داماد من است که او را در بر گرفته و خاموش است.
( تمام یا قسمتی از شرح بالا در تفسیر نوین به نقل از مجمع البیان – جلد 10 – صفحه 444 میباشد. )
بطوری که ملاحظه میشود این آیت الله العظمی و سایر مولفان دانشمند تفسیر نمونه که ادعای آگاهی از تمام جزئیات مطالب اسلامی را مینمایند در تفسیر آن آیه به نحوی کاملا" آگاهانه و مغرضانه از شرح داستان اصلی یعنی جنگ نعمان بن منذر با قبیله بنی تمیم و حتی ذکر نام قیس بن عاصم خودداری کرده و مطلب را به دروغ به قبیله کنده چسبانده اند و نیز یک افسانه باور نکردنی و خرافی را صورت یک حقیقت به خوانندگان خالی الذهن قالب نموده اند/ در حالیکه همان کلمه موئوده نیز در لغت عرب به معنای دختر یا دختران زنده بگور شده نبوده استو این کلاه را مفسران قران فقط به مناسبت همان یک آیه دوخته و برسر همان یک کلمه گذاشته اند!!!.

منبع:
اقتباس از: حافظ نامه شماره ششم – نوشته مهدی شمشیری
************************************************************************
این نوشته به تاریخ12 آذرماه2568 شاهنشاهی برابر با

12آذرماه 1388خورشیدی تحمیلی نوشته شد.